404. من سوتی ندم میمیرم!

ساخت وبلاگ

امروز اتاق عمل زنگ زده بیا یکی از ماشین بیهوشی ها خرابه، منم قشنگ لباس پوشیدم رفتم تو یهو دیدم تو یکی از اتاقا دستگاه c-arm روشن( یه دستگاه که وسط عمل ارتوپدی از مریض عکس میگیرن ببینن استخونا در چه حالن، یعنی اشعه ایکس داره) یهو چشمام چهارتا شد به مسئول اتاق عمل گفتم سی آرم؟؟؟ اونم خیلی جدی و بداخلاق گفت خب چیه؟ ما این همه اشعه میخوریم تو هم یه کم بخور! منم اصلا نفهمیدم چی شد یهو با صدای بلند(تقریبا فریاد) گفتم: خاک به سرم من حامله ام!!!!

بعدش فقط صدای خنده میشنیدم همه غش کرده بودن از خنده حتی دکترا سر عملاشون... مسئول اتاق عمل که مرده بود از خنده، گفت خودتو لو دادیا شوخی کردم بابا. درو میبندن و میزنن اومدن دوزی متری گفتن اتاقا همه امن ان. دکتر بیهوشی مون میگفت حرص نخور هیچیت نمیشه! بعد مسئول اتاق عمل به یکی از پسرا گفت محمدی فر بیا وایسا جلو خانوم مهندس اشعه نخوره! همه ها ها ها ... من : :/

منشی اتاق عمل یه خانوم مسن ولی فوق العاده شیطون و پرانرژی یه نسبت فامیلی هم با همسر جان داره من به اسم صداش میکنم.اون میدونست من باردارم بعد من اومد تو اتاق عمل اومد تو اتاقی که ما بودیم خیلی محافظه کارانه و با شک به آقای هاشمی گفت : هاشم اینجا که اشعه نمیاد نه؟ گفتم معصومه جان من خودمو لو دادم خیالت راحت، گفتن اشعه نمیخورم.

ظهرم که کار داشتم رفتم دم در اتاق عمل همون محمدی فر تا منو دید خندید و گفت اشعه نخوری خانوم مهندس :/

یعنی هرچی تلاش کردم تو بیمارستان کسی نفهمه با این فریادی که تو اتاق عمل زدم الان احتمالا فقط خواجه حافظ شیرازی نمیدونه!

284. خواب موندم...
ما را در سایت 284. خواب موندم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8khanummohandese بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1396 ساعت: 19:27