320. ارگونومی

ساخت وبلاگ

امروز سر راه حلیم گرفتم رفتیم تو اتاق تغذیه.من و هم اتاقی ام و مسئول تغذیه سه تایی حلیم زدیم بر بدن! ولی وسطش مسئول روابط عمومی اومد پیشمون بعدشم دیگه نرفت . من خوشم نیومد سه تایی داشت بهمون خوش میگذشت.یه جورایی کوفتم شد!

ساعت 8 کلاس ارگونومی بود واسه من هیچ امتیازی نداشت (انگار بقیه کلاسا دارن!) ولی دوست داشتم برم از مطالبش استفاده کنم. مسئول بهداشت حرفه ای شبکه مدرسش بود.3 تایی (ببخشید 4 تایی) پاشدیم رفتیم کلاس با اینکه یک ربع دیر رفتیم هنوز شروع نشده بود. کلی نشستیم تازه شروع شده اونم با یه عالمههههههههه مقدمه چینی از بهداشت حرفه ای. بعدم مطالب بیمزه و نامفهموم. خیلی هم تند میخوند و میرفت. یه سری اسلایدا بودن که جذاب بودن مثلا طریقه قرار دادن دست رو کیبورد بعد مدرس مهترم میگفت ما حالا وارد این موضوع نمیشیم! دوباره رسید به نحوه صحیح بلند کردن اجسام که باز فرمودن وارد اون نمیشیم! و به همین ترتیب ....منم حوصلم سر رفت هواشم خفه بود پاشدم اومدم! تقصیر خودشونه اگه همچین موضوعی دست من بود میدونستم چطوری آموزش بدم و پاورپوینت درست کنم. حتی اسلایدا رو نذاشت رو حالت اسلاید شو دلم خوش باشه. همینجوری صفحه رو باز کرده :/ یه موقع هایی از یه کسایی بدجوری نا امید میشم....

از مسئول روابط عمومی مون ناراحتم! الکیییییییی.....سر چیزای کوچیک و بیخود. سه روز دارم یادش میدم چطوری از یه صفحه تو کامپیوتر عکس بگیره بعد بره تو paint اون قسمتی که میخواد جدا کنه! یاد نمیگیره که نمیگیره.... اصلا منم از اول بیکار بودم کار به این یاد دادم به من چه! دیروز دوباره از اول یادش دادم مرحله به مرحله واسه خودش نوشته ، باز ظهر میگه بیا. این مرحله آخر هست موقع سیو کردن باید اسم بذاری واسه فایل جدید، واسش سخته. میگه ببین چقد کار من سخته از صبح درگیر همینام!

خدایا شانس بده مردم شغل دارم ما هم شغل داریم. یه کانال تلگرام داره و یه سایت و کلی کارای بامزه آخرشم میگه ببین چه کارایی دارم!

اونوقت ما مثل تراکتور کار میکنیم آخرش سر سهل انگاری یه پرستار هممونو میبرن تو دفتر پرستاری و درو میبندن و ازمون حساب میخوان :(

284. خواب موندم...
ما را در سایت 284. خواب موندم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8khanummohandese بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 4:25